ازدواج موقت از نظرفقها
دلیل سوم بر اثبات مشروعیت ازدواج موقت، اجماع و اتفاق فقهاء شیعه می باشند که در طول تاریخ، حتی یک نفر فقیه شیعه، بر خلاف آن فتوا نداده اند.
اجماع فقهاء شیعه بر مشروعیت ازدواج موقت به حدی است که جواز و حلّیت آن از ضروریات مذهب شیعه شمرده شده است و بدون شک، اجماع فقهاء شیعه، ناشی از اجماع اهل البیت (علیهم السلام) بوده است که مشروعیت ازدواج موقت را احیای سنّت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) دانسته ضمن تأکید بر ترویج آن بقاء و استمرار مشروعیت ازدواج موقت را تا فرجام تاریخ و دامنه ی قیامت اعلام نموده است.[۱]روایاتی که از طریق اهل البیت علیهم السلام پیرامون مشروعیت ازدواج موقت در منابع شیعه وجود دارد در حد تواتر می باشد و از این رو، مشروعیت این ازدواج از ضروریات مذهب شیعه شمرده شده است و علمای شیعه (امامیه) بر حلّیت آن اجماع دارند.
روایات شیعه، درباره ی ازدواج موقت، تنها در کتاب وسایل الشّیعه بیش از دویست(۲۰۰) حدیث و در کتابهای فروع کافی و مستدرک الوسایل هر یک حدود ۹۰ روایت و در بحار الأنوار روی هم رفته، نزدیک ۱۰۰ روایت و در من لا یحضره الفقیه بیش از سی روایت و در تهذیب الأحکام ۸۹ روایت درباره ی متعه وجود دارد که همگی آنها صراحت در مشروعیت آن دارد از طرفی بیانگر تأکید أئمّه ی معصومین (ع) بر انجام آن به عنوان یک سنت مسلّم اسلامی در جامعه می باشد. که همچون اسناد اهل تسنن به جهت جلوگیری از اطاله کلام به سه روایت بسنده می نماییم.
روایت اول
۱- امام صادق (ع) پذیرش ازدواج موقت را از نشانه های شیعه بودن دانسته، می فرماید:
(لیس منّا من لم یومن بکرّتنا و لم یستحل متعتنا)
کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد و ازدواج موقت که حلال می دانیم، حلال نداند از ما نیست.[۲]
روایت دوم
در حدیثی از امام باقر (ع) می فرماید:
قال رسول الله (ص) لحقنی جبرئیل فقال: یا محمد(ص) إن الله یقول: «قد غفرت للمتمتّعین من أمّتک من النّساء»
رسول خدا(ص) فرمود: وقتی که خداوند مرا به آسمان بالا برد جبرئیل با من بود و به من گفت: خداوند می فرماید: من گناهان زن هایی که از أمّت تو ازدواج موقت کنند می بخشم[۳].
روایت سوم
ابو بصیر می گوید: روزی خدمت امام صادق (ع) رسیدم، فرمود:( یا أبا محمد تمتّعت منذ خرجت من أهلک بشئ من النّساء ؟ قلت:لا. قال و لم ؟ قلت: ما معی من النفقه یقصر عن ذالک، قال: فأمرلی بدینارٍ. قال: أقسمت علیک ان صرت الی منزلک حتّی تفعل ، قال: فعلت
ای ابومحمد از روزی که از همسرت دور شده ای با زنی ازدواج موقت کرده ای؟گفتم: نه حضرت (ع) فرمود: چرا؟ گفتم: مالی و پولی در اختیارم نبود که بتوانم ازدواج موقت کنم. حضرت (ع) امر کرد یک دینار برایم دادند و فرمود: سوگندت می دهم همین که به استراحتگاه خود رفتی حتماً آنرا انجام بده. من (آنچه امام (ع) فرمود) انجام دادم.[۴]
بند چهارم : ازدواج موقت و عقل
بررسی و مطالعه دراطراف مسائل حقوقی اسلام این حقیقت را روشن می سازد که قوانین اسلام بر پایه نیازمندی های انسان در تمام شئون مختلف زندگی وضع شده است و تناسب مستقیم با احتیاجات بشر دارد. احکام نورانی اسلام در عین اصالت و درستی ،جوابگوی خواسته های طبیعی و فطری بشر در دوران زندگی است. یکی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان غریزه جنسی است. این غریزه به منظور تولید مثل و تکثیر نسل افراد در انسان آفریده شده است. تشریع قانون ازدواج در اسلام به منظور هدایت این غریزه اصیل در مجرای صحیح و ارضای آن به طور شایسته است. اما چون ازدواج دائم در عین حال که در جلوگیری از الودگی ها ونگهداری عفت انسان نقش موثری به عهده دارد در تمام شرایط نمی تواند پاسخگوی تمایلات جنسی انسان باشد.
از این رو دراسلام قانون ازدواج موقت تشریع شده است تا با استفاده از آن به خواسته های جنسی در تمام شرایط پاسخ مثبت داده شود.
این یک قانون کلی و عمومی است که اگر به غرائز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود، برای اشباع آن ها متوجه طرف انحرافی خواهد شد، زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرایز طبیعی را نمی توان از بین برد و فرضا هم بتوانیم از بین ببریم چنین اقدامی عاقلانه نیست زیرا این کار یک نوع مبارزه با قانون آفرینش است. بنابراین راه صحیح آن است که آنها را از طریق معقولی اشباع و از آنها در مسیر سازندگی بهره برداریم کنیم [۵]
شک نیست که غریزه جنسی باید در جهت ازدواج دائم و ایجاد کانون خانوادگی هدایت شود اما از آنجا که برای همه جوانان در آستانه نمایان شدن اثار بلوغ و طغیان خواسته های جنسی، زمینه تشکیل خانواده و ازدواج دائم فراهم نیست وغالبا ازدواج ها سال ها بعد انجام می گیرد و ازدواج دائم مسئولیت و تکلیفی بیشتری برای زوجین تولید می کند. [۶] و چه بسا شرایط مسئولیت پذیری آن برای افراد میسر نباشد. مانند اینکه برای ازدواج دائم نفقه زوجه بر عهده زوج است از قبیل تهیه مسکن مناسب برای زندگی مشترک با توجه به شرایط جامعه و واقعیت های موجود آن که سن ازدواج بالا رفته و یک پسر پس از اتمام تحصیلات متوسطه و فارغ التحصیل شدن از دانشگاه و انجام خدمت نظام وظیفه و سپس وارد بازار کار شود تا بتواند برای امر ازدواج ، اندوخته ای پس انداز نماید سن وی به حدود سی سال می رسد.
یا برای افرادی که برای امر تحصیل یا مشاغل خود باید مدتی را خارج از وطن بگذرانند. یا مردهایی که همسران آنها دارای بیماری های مقاربتی هستند و یا در دوران عادت ماهانه زنانگی ، بعضی از مردها در زحمت می افتند و یا آنکه زنی ، همسر خود را به علت فوت یا به علت طلاق از دست داده که متاسفانه آمار رو به افزایش طلاق که حسب اعلام مقامات رسمی از هر چهار ازدواج یکی به طلاق می انجامد و به عبارت دیگر جوانان به سادگی نمی توانند تن به ازدواج بدهند و دلیل این امر کاملا ساده است و قتی کوهی از مشکلات همچون نداشتن مسکن و درآمد مکفی و غیره در برابر چشمان نگران جوان قد برافراشته است معقول ترین و راحت ترین راه گریختن از دام ازدواج است. بر فرض که مشکلاتی از این قبیل نیز وجود نداشته باشد و هم چیز به دلخواه باشد تا جوانان دانشگاه را تمام کنند و دوران سربازی را پشت سر بگذارند و در آستانه تشکیل خانواده قرار بگیرند. بهار عمرشان رو به خزان می رود در این فاصله که بحرانی ترین دوران طغیان غرایز جنسی است چه باید کرد ؟ مشاهده اکیپ های ماموران نیروی انتظامی که با تیزبینی ، دختران و پسران جوان را در کوچه و بازار زیر نظر می گیرند یا دستگیر می کنندانسان را به چه اندیشه وا می دارد ؟ جامعه به حق از جوانان انتظار تقوا و پاکدامنی دارد ، حتی حاضر است که این را به زور اعمال کنند اما شعله هایی که از درون زبانه می کشند فریاد دیگری دارند. آیا ممکن است جوانی تا سن سی و چند سالگی بدون ارتکاب هیچ گناهی ، که منشاء آن هم کمبودهای اقتصادی و مشکلات اجتماعی است بتواند زندگی کند؟ با روند شهرنشینی ،فاصله ها و حصارها میان قشر حساس جوان از بین می رود و رابطه ها نزدیکتر می شود و آن وقت جوانان باید به یکی از دو ندای درونی خود ایمان و غرایز پاسخ دهند و متاسفانه شرایط جامعه به گونه ای است که این دو موهبت الهی مانع الجمع به نظر می رسند پس راه حل چیست؟ فقط امر و نهی کافی است ؟ این امر و نهی تا چه حد در عمل موثر خواهد بود ؟ به لحاظ عقلی ، انسان چه راهی مطمئن و منطقی می تواند برای آن بیابد؟ با توجه به تمامی موارد فوق ، به جهت جلوگیری و اشاعه هرگونه فساد، بهترین و منطقی ترین راه برای جوانان جهت کنترل غرایز می توان ازدواج موقت را در نظر داشت زیرا با این روش هم زنان بیوه و زنانی که دارای شرایط عقد موقت می باشند ، به فساد و بیراهی کشیده نمی شوند و هم جوانانی که دارای درآمد مکفی نمی باشند می توانند در یک چارچوب قانونی ، جهت غریزه جنسی خود نیز پاسخی مناسب و منطقی بیابند. [۷]
[۱] - محمد بن الحسن حرعاملی، وسائل الشیعه ،ج۱، داراحیاء الثرات العربی بیروت۱۳۱۹ ،ص۳۰۶
[۲] - منبع پیشین ص ۱۰
[۳] - شیخ صدوق ، ۱۳۸۰: ۱۱۳
[۴] - حرعاملی، منبع پیشین ص۴۴۴
[۵] - ناصر مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه ، ج ۳ ،انتشارات اسلامیه ۱۳۸۲ص ۳۴۱
[۶] - مرتضی مطهری ، نظام حقوقی زن در اسلام ، تهران انتشارات صدرا ۱۳۸۴، ص ۲۶
[۷] - حسن گنجی ، روابط زوجین در ازدواج موقت ، تهران ، نشر پیام عدالت ، ۱۳۸۴، ص ۳۰