مفهوم شناسی و اهمیت مدیریت هزینه:
پس از پایان جنگ جهانی دوم کشورهای آلمان و ژاپن به دلیل خسارات فراوان در جنگ و کمبود شدید مواد اولیه به سمت استفاده بهینه و موثر از امکانات موجود پیش رفتند و حداکثر توان خود را برای تولید محصولات با کیفیت بالا و قیمت پایین (کاملا اقتصادی) به کار بردند در نتیجه پس از سال های ۱۹۴۵ مدیریت هزینه پایه ریزی شده و در فراز و نشیب های چرخه اقتصادی جهان در فرهنگ سازمانی تمامی کشورها جایگاه واقعی خود را پیدا کرده است. ایجاد و نگهداری یک فرهنگ هزینه یابی با عملکرد مطلوب در هر سازمان نیاز به فرایند، تلفیق و نظام بخشیدن به ابتکارات و اقدامات انجام شده در این زمینه (ایجاد یک سیستم هزینه یابی مطلوب) با خروجی مناسب و بهره برداری بهینه از انرژی کارکنان در هر سطح سازمان دارد و این فعالیتها تنها باید در راستای فعالیت های عملیاتی شرکت باشد.
مدیریت هزینه رویکردی سیستماتیک و ساختارمند برای درک هزینه های یک سازمان، با هدف فراهم کردن چارچوبی کلی برای کنترل، کاهش و یا حذف هزینه ها می باشد. همچنین می توان گفت مدیریت هزینه سیستمی است که از تصمیمات مدیریت پشتیبانی نموده و با بکار بردن اطلاعات در مورد هزینه به توسعه و شناسایی استراتژی های برتر که مزیت رقابتی را فراهم می کند، کمک می نماید. نکته مهم اینکه مدیریت هزینه باید بیش از اینکه کانون توجه خود را معطوف آمار و ارقام کند به اولویت بندی فعالیت ها و کاری که سازمان در برابر نیازهای عملیاتی و استراتژیک خود باید انجام دهد بپردازد، لذا می توان گفت مدیریت هزینه نقش فراهم کننده اطلاعات جهت تصمیم گیری مدیریت را دارا می باشد و باید بتواند در این امور به مدیریت یاری برساند:
۱-تعیین هزینه منابع مصرف شده برای انجام فعالیت های با اهمیت سازمان
۲-تعیین میزان کارایی و بهره وری عملکرد فعالیت ها
۳-تعیین و ارزیابی فعالیت های جدید که اجرای آنها باعث بهبود عملکرد آینده سازمان می شود.(مهدی پور،۱۳۸۹)
بر اساس این مطالب، می توان گفت که بسیاری از تکنیک های مدیریت هزینه مدرن اصولاً بر اساس استراتژی سازمانی و ساختار هزینه درون شرکت انتخاب میگردد . مطابق یافته های( کوپرواسلقمولدر (۲۰۰۴ به نظر میرسد، این انتخاب ها که اغلب توسط مدیران عالی به جای حسابداران صنعتی صورت می گیرد، نوعاً توسط حسابداری مدیریت سنتی مورد مطالعه قرار نگرفته است.
سهرابی و عابدین (۱۳۸۲)به بررسی مدیریت هزینه در پروژه های فن آوری اطلاعات پرداختند . این پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که مدیران فن آوری اطلاعات با تهیه طرح مالی مناسب برای پروژه های فن آوری اطلاعات، علاوه بر مدیریت هزینه های پروژه، از حمایت و اعتبار بیشتری در شرکت خود برخوردار خواهند شد.
خاشعی ورناخواستی(۱۳۸۵) پژوهشی تحت عنوان طراحی الگوریتم مدیریت هزینه بنگاه اقتصادی (مورد مطالعه :گروه صنعتی ایران خودرو )انجام داد . این پژوهش به دنبال تلفیق دو روش مهندسی ارزش و هزینه یابی هدف بوده است .یافته های پژوهش مزبور نشان داد که مدیریت سود، کسب رضایت مشتریان، طراحی محصولات، نحوه ارتباط با تأمین کنندگان مواد و قطعات برای دوام و بقای شرکت حیاتی است.همچنین مدیریت هزینه، جایگزین مناسبی برای توسعه منابع شرکت های خودرو ساز است . در نهایت پژوهشگر به این نتیجه رسیده است که مدیریت شرکت قادر به ایجاد ساختار سازمانی مناس ب جهت اجرای تکنیک هزینه یابی بر مبنای هدف نمی باشد.(پاک مرام و همکاران،۱۳۸۹)