١-٥-١ فرضیه اصلی ٧
١-٦ تعاریف نظری ٧
١-٦-١ جراحی زیبایی ٧
١-٦-٢ اضطراب اجتماعی ٨
١-٦-٣ تصور بدنی ٨
١-٦-٤ اُمید به زندگی ٨
١-٧ تعاریف عملیاتی ۹
١-٧-١ اضطراب اجتماعی ۹
١-٧-٢ تصور بدنی ۹
١-٧-٣ اُمید به زندگی ۹
فصل دوم
ادبیات پژوهش ١١
٢-١ اضطراب اجتماعی ١٢
٢-٢ تصویر بالینی از فردی با اختلال اجتماعی ١٣
٢-٣ تشخیص ١٧
٢-٤ سبب شناسی ١٨
٢-٥ دیدگاه روان پویشی ١٨
٢-٦ دیدگاه رفتارگرایی ١٨
٢-٦-١ شرطی شدن اضطراب ١٩
٢-٦-٢ شرطی شدن کلاسیک ١٩
٢-٦-٣ شرطی شدن عامل ١٩
٢-٧ دیدگاه شناختی ٢٠
٢-٨ دیدگاه زیست شناختی ٢٣
٢-٩ دیدگاه انسان گرایی ٢٤
٢-١٠دیدگاه اجتماعی ٢۵
٢-١١ جنبه های مختلف اضطراب اجتماعی ٢۵
٢-١١-١ جنبه های رفتاری ٢۵
٢-١١-٢ جنبه های شناختی ٢٦
٢-١١-٣ جنبه های بدنی ٢٧
٢-١٢ همه گیر شناسی ٢٧
٢-۱٣ پیشینه تحقیق ٢٨
٢-١٤ جمع بندی پیشینه ی داخلی و خارجی ٣۵
٢-١۵ تصور بدنی ٣٦
٢-١٦ دیدگاه های روانشناسی اجتماعی درباره تصور بدنی ٤٠
٢-١٦-١ نظریه فرهنگی اجتماعی تامپسون ٤٠
٢-١٦-٢ نظریه تصور از بدن کش ٤٣
٢-١٦-٣ نظریه ی مقیاس اجتماعی ٤٦
٢-١٧ دید گاه های مُدرنیستی درباره ی بدن ٤٧
٢-١٨ اروینگ گافمن ٤٧
٢-١٨-١ برخی از مفاهیم نظری گافمن ٤٨
٢-١٨-٢ داغ ننگ ٤٨
٢-١٨-٣ سندرم سیندرلا ٤٨
٢-١٨-٤ مدیریت تأثیرگذاری ٤٩
٢-١٩ آنتونی گیدنز ٤٩
٢-١٩-١ برخی مفاهیم نظری گیدنز ۵٠
٢-١٩-٢ هویت ۵٠
٢-١٩-٣ جهانی شدن و مخاطره ۵١
٢-٢٠ دیدگاه ساختارگرایی درباره بدن ۵١
٢-٢٠-١ مری داگلاس ۵١
٢-٢٠-٢بوردیو ۵٢
٢-٢١دیدگاه پساساختار گرایی درباره ی بدن ۵٢
٢-٢١-١ ایده ی محوری میشل فوکو ۵٢
٢-٢١-٢ فدرستون ۵٣
٢-٢٢ دیدگاه فمنیستی درباره ی بدن ۵٣
٢-٢٢-١ نظریه ی خودشی انگاری ۵۵
٢-٢٣ پیشینه تحقیق ٥٥
٢-٢٤ جمع بندی پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی ٦٤
٢-٢٥ اُمید به زندگی ٦٦
٢-٢٦ ابعاد اُمید ٧٢
٢-٢٧ پیشینه تحقیق ٧٣
٢-٢٨ جمع بندی پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی ٧۹
٢-٢۹ جراحی زیبایی ٨۰
٢-٣٠ پیشینه تحقیق ٨٤
فصل سوم
روش اجرای پژوهش ۹٥
3-1 پیش درآمد ۹٦
مطلب دیگر :
٣-٢ طرح پژوهش ۹٦
3-3 جامعه و نمونه پژوهش ۹٦
3-4 حجم نمونه و روش نمونه گیری ۹٧
٣-٥ ابزار پژوهش ۹٧
٣-٥-1 سیاهه هراس اجتماعی ۹٧
٣-٥-2 پرسشنامه روابط چند بُعدی خود – بدن ۹٨
٣-٥-3 مقیاس اُمید بزرگسالان اشنایدر ١۰١
٣-٦ روش گردآوری داده ها ١٠٢
٣-٧ روش تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم
٤-١ مقدمه ١۰٤
٤-٢ یافته های مربوط به فرضیه های پژوهش ١۰٤
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری ١١٢
۵-٢ محدودیت های پژوهش ١١٣
۵-٣ پیشنهادات تحقیق ١١٤
۵-٤ پیشنهادات کاربردی ١١٤
منابع
منابع فارسی ١١٨
منابع انگلیسی ١٢۵
جداول مربوط به یافته های جانبی ١٣۵
مقدمه:
انسان موجودی زیبا و دوست داشتنی است و تمایل به زیبایی از دیرباز در سرشت انسان ها وجود داشته است (ولپ، 2002). زیبایی گرایش کاملاً طبیعی و مشترک بین تمامی انسان هاست، اما امروزه گرایش به زیبایی به مرحله ظاهر پرستی و خودنمایی رسیده است به طوریکه بسیاری از افراد جامعه با مصرف هزینه های گزاف و قبول عواقب جسمی وروانی و حتی جانی در صدد کسب سهم بیشتری از زیبایی هستند (تیگمن[1]، 2001).
چهره مطلوب، تصور فرد نسبت خود را بهتر می سازد و به او اعتماد به نفس می بخشد و در نتیجه فعالیت های اجتماعی قابل قبول تری شکل می گیرد (جورابچی، 1389). جراحی زیبایی یکی از آخرین دستاوردهای انسانی برای خلق زیبایی است، رشد فزاینده ای داشته است (گیلمن، 1994؛ به نقل از میرساردو و همکاران، 1389).
جراحی زیبایی که جهت بهبود بخشیدن به ظاهر به کار گرفته می شود، تخصصی است که به ترمیم، نگهداری یا بهبود ظاهر فیزیکی فرد از طریق تکنیک های جراحی پزشکی می پردازد و در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است (سوامی، 2009). براساس آمار منتشر شده در سال 2003، پنج جراحی معمول و رایج زیبایی شامل: لیپوساکشن، افزایش و کاهش حجم سینه، جراحی پلک و جراحی سینه بوده است. و تزریق بوتاکس، برداشتن مو با لیزر، میکُرودرم ابریژن، پیلینگ شیمیایی و تزریق کُلاژن هم به عنوان شایع ترین مُداخلات زیبایی غیر جراحی مطرح شده است (انجمن جراحان پلاستیک آمریکا، 2004).
در قرن بیستم مخصوصاً در چند دهه اخیر برداشت های تازه ای از زیبایی شده است و زیبایی به عنوان مجموعه ای از مؤلفه های چون تناسب اندام، آرایش، پوشش و جذابیت و بی نقص بودن تعریف می شود. امروزه جراحی زیبایی به یکی از دغدغه های انسان تبدیل شده است. طبق گزارش انجمن جراحان پلاستیک آمریکا[2] در سال 2010 بیش از 13 میلیون جراحی پلاستیک در این کشور انجام گرفته است. در یک بررسی ملی در کشور نروژ[3] مشخص شده است که 03/0 از مردان و 07/0 از زنان 65-18 ساله یک نوع جراحی پلاستیک انجام داده اند. در کشور ما از حدود دهه 70 تقاضا برای جراحی زیبایی 080/0 رشد داشته و این آمار در حال حاضر رو به افزایش است .جراحی های زیبایی منحصر به طبقه مُرفه جامعه نیست و از هر طبقه اجتماعی افرادی وجود دارند که بخشی از صورت یا اندام خود را به تیغ جراحان زیبایی سپرده اند. این روند به گونه ای ادامه یافته که مردم ایران در کنار کشورهای ترکیه و برزیل در رده های نخست میزان جراحی های جهان قرار دارند.
ظاهر که برای خود شخص و دیگران دیدنی و نمایش دادنی است، می تواند به منزلۀ نشانه ای برای کنش به کار رود. در نتیجه بدن نه تنها موجودیتی ساده، بلکه وسیله ای برای کنار آمدن با اوضاع و احوال بیرونی است و حالات چهره و حرکات بدن، محتوای اساسی نشانه هایی است که ارتباطات روزمرۀ افراد مشروط به آنهاست و برای آن که بتوانند نظارتی مداوم و موفق بر چهره و بدن خود اعمال کنند، جنبه ای را نمایان می کنند که برای همگان پذیرفتنی باشد (آزادارمکی، 1381). نکه بتوانند نظارتی مداوم و موفق بر چهره خود اعمال کنند، آ
ظاهر فیزیکی قسمت مهمی از تصویر بدنی است زیرا اولین منبع اطلاعاتی است که دیگران برای تعاملات اجتماعی با افراد از آن استفاده می کنند. بدن قابل مشاهده ترین قسمت خود و خودآگاهی فرد است. تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. ابعاد اصلی این نگرش شامل مؤلفه های ارزیابی، سرمایه گذاری فرد در برخورد با طرحواره های ظاهر و عواطف است که اهمیت ظاهر درونی سازی شده را نمایان می سازد (یاکبسن، 1967؛ قلعه بندی، 1390).
دانشمندان علوم اجتماعی در یافته اند که مردم، زیبایی ظاهری با ویژگی های شخصیتی پسندیده همچون، هوش، شایستگی، دلپذیر بودن و پذیرش اجتماعی ربط می دهند. و جراحی زیبایی بیشتر برای از میان بردن ناخشنودی از ظاهر خود و گاهی افزایش عزت نفس انجام می دهند (قلعه بندی و همکاران، 1381). زیرا عزت نفس پائین و احساس نداشتن جذابیت فیزیکی و جنسی در افراد، احتمال گرایش افراد را به انجام جراحی فیزیکی افزایش می دهد (بشارت، 1386).عزت نفس پائین و تصویر بدنی منفی معمولاً استرس هایی را برای فرد به دنبال می آورد که فرد برای مقابله با آنها راهبردهای خاصی را به کار می گیرد (محمدپناه و همکاران، 1391).
ظاهر بخشی از هویت فرد است و در موقعیت های اجتماعی بلافاصله در برخورد با دیگران نمایان می شود، بنابراین اهمیت این سازه شخصیتی بسیار بارز است (سوامی و همکاران، 2009).
تلفیق زیبایی با دستاوردهای صنعتی و پزشکی باعث شده است زیبایی تنها یک مشخصه طبیعی و زیستی نباشد و ویژگی اکتسابی پیدا کند (وبستر، 1983). امروزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از شایع ترین جراحی در سطح جهان مطرح است که میزان بهره گیری از آن رو به فزونی است (هوانگ، 2004). همانند دیگر تخصص ها در پزشکی، مداخله های جراحی زیبایی نیز باید قبل از آن که بر روی بیماران اعمال شوند، تحت کار آزمایی های بالینی دقیقی قرار بگیرند، مرز بین نوآوری در جراحی و آزمایش بر روی انسان مرز مبهمی است و همیشه با تأکید برحفاظت از سلامت و تندرستی بیماران است.
تاثیر پیشرفت های تکنولوژی های زیبایی بر بدن افراد و تلاش های افراد برای کنترل بر بدن هایشان و مالکیت داشتن نسبت به بدن خود باعث شده است در سال های اخیر افراد به ویژه زنان به یکی از مصرف کنندگان دائمی این تکنولوژی ها بدل شوند. این امر سبب شده است افراد به طور خاص درد کشیدن و به طور عام سلامت خود را از دست دهند. از اهداف اصلی این پژوهش مقایسه اضطراب اجتماعی ، تصور از بدن و امید به زندگی در افراد متقاضی جراحی زیبایی با افراد عادی است. در این مقاله از روش علی مقایسه ای و نمونه گیری هدفمند استفاده شده است.