“
۲-۲-۱-۴) مدیریت در عصر رنسانس
در نیمه قرن نوزدهم، با گسترش نقش ماشین و روش تولید انبوه، روش های استاندارد شده مورد توجه قرار گرفت. مثلاً «جیمزوات» کوشید تا با استاندارد کردن اطلاعات، زمان انجام دادن کار و عملیات سازمانی، امکان کنترل و هدایت کارهای گسترده و متفاوتی را که نیاز وسیعی به همکاری دسته جمعی داشت فراهم کند. در نیمه دوم قرن نوزدهم، کسانی چون «جوزف وارتون»، مدیریت را به عنوان رشته علمی دانشگاهی بنیاد نهادند و اشخاصی چون «هنری تاون» مباحث پراکنده مدیریت را سازمان دادند (عباس زادگان، ۱۳۶۸، صص۷-۱۹). در اوایل سالهای ۱۹۰۰ میلادی، فلسفه کامل نظریه کلاسیک سازمان توسط تیلور، فایول و ماکس وبر ارائه شد». در سالهای دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ نهضت روابط انسانی، بهتدریج جانشین نظریه کلاسیک زمان شد(علاقه بند، ۱۳۸۱، ص۴۶).
۲-۲-۲) پیدایش مدیریت و رهبری آموزشی
در حالی که از زمان پیدایش علم مدیریت، بیش از یک قرن می گذرد مدیریت آموزشی حداکثر چهار دهه است که به عنوان یک شاخه از علم مدیریت مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. زمانی بود که مدیریت مفهوم راهنمائی و داوری داشت. در سالهای بین ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰،آثار و نوشته های مربوط به مدیریت و رهبری آموزشی همه درباره هدایت امور و بازرسی آن ها بود. در سالهای بین ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ به مدیریت و رهبری مبتنی بر آزاداندیشی توجه بسیار شد و در سالهای بین ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ و حتی در سال ۱۹۳۵ ، عده ای از نویسندگان مدیریت آموزشی را کوششی تعاونی دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در یک مدرسه در حال رهبری و هدایت یکدیگرند(وایلز، ۱۳۸۱، ص۴).
۲-۲-۳) ضرورت و اهمیت تربیت مدیران آموزشی متخصص
اندکی تأمل در وظایف مدیران، نقش برجستهی آنان را در فعالیتهای جمعی و سازمانی روشن میسازد. مدیریت در واقع کالبد سازمانهاست که وظیفه تحرک و نظم بخشیدن به اجزای سازمانی را بر عهده دارد. بدیهی است مدیران به عنوان رهبران سازمانی با وظایف مهم و دشواری روبهرو هستند که انجام آن ها مستلزم دانش و مهارت بایستهای است. به همین مناسبت مدیران به طور مداوم نیاز به کسب و توسعه مهارت های حرفهای مورد نیاز شغل خود دارند. مدیریت در سازمان های آموزشی با دشواری و اهمیت بیشتری همراه است. در سازمان های آموزشی اهداف، وظایف و انتظارات، در مقایسه با سایر سازمانها، ابهام و پیچیدگی بیشتری دارد. مدیریت از محدود نقشهایی است که انباشته از تعارضهای بالقوه است. مدیر مدرسه اغلب در یک زمان ناگزیر از قبول دو یا چند نقش ناهماهنگ است که ایفای آن ها همراه با تعارضاتی است. مدیران مدرسه با گروه های بسیاری کار میکنند که هر کدام انتظارات متفاوتی دارند. این وضع غالباً در مدیران آموزشی ایجاد تنش و تعارض میکندریال به نحوی که اکثراً نقش خود را مبهم و نامشخص میبینند و احساس میکنند برای این حرفهی پیچیده آموزش کافی ندیدهاند (ساکی، ۱۳۸۶، ص۸۱).
آموزش همچنین از فرآیندی پیچیده برخوردار است. انسان پیچیدهترین مخلوق روی زمین است و آموزش و پرورش با پیچیدهترین بخش آن، یعنی با ذهن و اندیشه آدمی، سروکار دارد. تردیدی نیست که ادارهی مطلوب سازمانها بیش از هرچیز در گرو نحوه عملکرد نیروی انسانی آن ها است. نیرویی که قادر است با اتکا به مهارت های حرفهای خود وظایف محوله را با شایستگی انجام دهد و به این ترتیب رشد پویایی را نصیب سازمان متبوع خود سازد (ساکی، ۱۳۸۶، ص۸۰).
شکی نیست که مدارس با شکل و ظاهر و محتوای کنونی خود پدیده جدیدی است که به طور عمده برای تعلیم خواندن، نوشتن و حساب کردن(که در نتیجه گسترش ارتباطات و مناسبات اقتصادی به ضرورت عینی بسیاری از جوامع انسانی تبدیل شده است) و همچنین در پاسخ به نیاز جوامع برای جامعه پذیر کردن اعضای جوان خود، ایجاد شده و به تدریج مفهوم تربیت را نیز به معنی پرورش جنبه های مختلف شخصیت اطفال و تواناییهای بالقوه آنان، در جوار تعلیم و یا آموزش پذیرفته شده است (سیدعباس زاده، ۱۳۸۰، ص۱۰۱).
۲-۲-۴) توانایی ها، مهارت ها و وظایف مدیران آموزشی
تواناییهای مود نظر برای همه مدیران در سازمان آموزش و پرورش، اعم از مدیران مدارس و یا مدیران و مسئولان در ساختاری اداری سازمان، تحت عنوان «نقش و توانایی» در برنامه مصوب شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به صورت زیر آورده شده است:
-
- آشنایی با مدیریت اسلامی در رابطه با مدیریت به طور اعم و یا مدیریت آموزشی به طور اخص
-
- آشنایی با تئوریهای مختلف مدیریت آموزشی
-
- آشنایی با اصول عمومی آموزش و پرورش در ارتباط با مدیریت آموزشی
-
- آشنایی با روشهای اجرایی آموزش و پرورش در رابطه با نحوه آموزشی، سازماندهی ادارات، تشکیلات و تأمین بودجه
-
- آشنایی با برنامه ریزی درسی آموزشی
-
- دارابودن قدرت تشخیص در برابر مسائل ومشکلات مختلف آموزشی
- دارابودن قدرت ارتباط (مدیریت با مدرسان و مربیان، مدیر با دانش آموزان و مدیر با کادر اداری)
با ملاحظه موارد فوق که به طور خلاصه در برنامه مصوب این رشته آورده شده است معلوم می شود که از فارغ التحصیلان این رشته انتظار میرود که از معلومات مشخص و مهارت های علمی معینی برخوردار باشند تا بتوانند از عهده انجام وظایف اداری و نیز از عهده ایفای نقش علمی خود در جهت تغییر و اصلاح هرچه بهتر و بیشتر مجموعه فرایند آموزشی و پژوهشی برآیند. برای اینکه مدیر بتواند از عهده وظایف مدیریت برآید و فعالیتهای جمعی را در جهت اهداف از پیش تعیین شده سوق دهد، باید دارای مهارت هایی باشد که در انجام این مهم توفیق یابد (سیدعباس زاده، ۱۳۸۰، ص۱۰۵).
آموزش و پرورش از جمله سازمانهایی است که موفقیت آن در گرو نیروهایی با ثبات و متعهد است مدیران مؤثرترین و مهمترین نیروهای آموزش و پرورش هستند که برنامه ها و اقدامات حمایتی برای حفظ و ایجاد انگیزه کافی و لازم برای ثبات آن ها اجرا می شود، ثبات مدیریت از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان است (غفوریان و همکاران، ۱۳۸۹، ص۷۰).
بلودرن معتقد است که عوامل مربوط به شغل مدیریتی از یک سو و تخصصها و مهارت های مورد نیاز شغلی از سوی دیگر، جزء عواملی هستند که بر ثبات مدیریت مدیران مؤثرند (غفوریان و همکاران، ۱۳۸۹، ص۷۰).
۲-۲-۵) وظایف مدیران آموزشی
مهارت مدیران در خدمت انجام وظایف مدیریتی آنان میباشد به عبارت دیگر، مدیران با داشتن مهارت در زمینههای فنی، انسانی و ادراکی به انجام وظایف مدیریتی خود می پردازد که امروزه تحت عناوین چهارگانه برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در متون مدیریت موردنظر میباشند.
۱- برنامه ریزی؛ میتوان برنامه ریزی را به عنوان تهیه طرح و نقشه عمل پیش از اجرا تعریف کرد که به مثابه مرحله مقدماتی اجرا میباشد.
۲- سازماندهی؛ عبارت است از تنظیم منابع مادی و انسانی به نحوی که حصول به اهداف از پیش تهیه شده را تسهیل نماید.
“