اختلالات شبه جسمی
در متن بازنگری شده چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانیDSM-IV-TR (2000) هفت اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است: (۱) اختلال جسمانی کردن با شکایات جسمی متعدد که به دستگاههای مختلف مربوط میشوند مشخص است؛ (۲) اختلال تبدیلی با یک یا دو شکایت نورولوژیک مشخص است؛ (۳) خود بیمارانگاری بیشتر با باور بیمار به داشتن یک بیماری خاص مشخص است تا تمرکز روی علائم؛ (۴) اختلال بدریختی بدن با باور اشتباهی یا درک اغراقآمیز از معیوب بودن قسمتی از بدن با باور اشتباهی یا درک اغراقآمیز از معیوب بودن قسمتی از بدن مشخص است؛ (۵) اختلال درد با علائم درد که یا فقط به عوامل روانشناختی مربوطند یا تحت تأثیر عوامل روانشناختی شدت مییابند مشخص میباشد (۶) اختلال شبه جسمی نامتمایز مشتمل است بر اختلالات شبه جسمی، که به گونهای دیگر توصیف نشدهاند و حداقل به مدت شش ماه یا بیشتر دوام داشتهاند (۷) اختلال شبه جسمی که به گونهای دیگر مشخص نشده است (NOS) طبقهای برای آن گروه از اختلالات شبه جسمی است که شامل ملاکهای اختلالات شبه جسمی سابقالذکر نمیگردند.
اصطلاح شبه جسمی[۱] از ریشه soma یونانی به معنی جسم اخذ شده است، و اختلالات شبه جسمی[۲] گروهی وسیع از بیماریها هستند که علائم و نشانههای جسمی یک جزء اساسی آنها است. این اختلالات دربرگیرنده کنشهای متقابل جسم- روان هستند که در آنها مغز، به طرقی که هنوز به خوبی روشن نیست، هشدارهای مختلف صادر میکند که اثرش بر هشیاری فرد القاء وجود مسائل جسمی جدی است. به علاوه، تغییرات جزئی یا هنوز شناخته نشده در نوروشیمی، نوروفیزیولوژی و نورایمیونولوژی ممکن است از مکانیزمهای ناشناخته روانی یا مغزی حاصل شوند که به وجود آورنده بیماری هستند (پورافکاری، ۱۳۹۱: ۱۳۴).
اختلال جسمانی کردن
DSM-IV-TR (2000)، اختلال جسمانی کردن[۳] یک بیماری با شکایات جسمانی متعدد در دستگاههای مختلف بدن است که در یک دوره چندین ساله روی میدهد و منجر به تخریب قابل ملاحظه یا جستجوی درمان یا هر دو آنها میگردد. اختلال جسمانی کردن نمونهای از اختلالات شبه جسمی است که بهترین شواهد این اختلافات را از نظر ثبات و پایایی در افراد مبتلا به این اختلال دارد.
اختلال جسمانی کردن از سایر اختلالات شبه جسمی با توجه به تعداد شکایات و دستگاههای متعدد (مثلاً گوارشی و اعصاب) تفکیک میشود. این اختلال مزمن است و با ناراحتی روانشناختی قابل ملاحظه، اختلال در عملکرد اجتماعی و شغلی، و رفتار افراطی در جستجوی کمک طبی همراه میباشد.
همهگیریشناسی
میزان شیوع اختلال جسمانی کردن در طول عمر برای جمعیت کلی ۲/۰ تا ۲ درصد در زنان و ۲/۰ درصد در مردان تخمین زده میشود. تعداد زنهای مبتلا به اختلال جسمانی کردن ۵ تا ۲۰ برابر بیشتر از مردها است. هر چند بالاترین تخمینها ممکن است به تمایلهای اولیه به عدم تشخیص اختلال جسمانی کردن در بیماران مذکر باشد. معهذا با نسبت ۵ برابر زنها در جمعیت کلی ممکن است ۱ تا ۲ درصد باشد؛ و به این ترتیب اختلال نادری نیست. بین بیماران مطبهای پزشکان خانواده، ۵ تا ۱۰ درصد بیماران ممکن است واجد ملاکهای تشخیصی اختلال جسمانی کردن باشند. این اختلال رابطه معکوس با موقعیت اجتماعی دارد و بیشتر در طبقات فقیر و کم سواد مشاهده میشود. طبق تعریف اختلال جسمانی کردن قبل از ۳۰ سالگی، و غالباً در دهه دوم عمر شروع میشود (Kaplan & Sadock’s, 2007: 247).
درمان
درمان بیماران مبتلا به اختلال جسمانی کردن وقتی بهتر صورت میگیرد که پزشک مشخص واحدی مشغول مراقبت اولیه آنها باشد. وقتی بیش از یک پزشک درگیر درمان باشد بیمار فرصت بیشتری برای ابراز شکایتهای جسمی دارد پزشک مربوطه باید با جلسات برنامهریزی شده مرتب، معمولاً ماهانه، بیمار را ملاقات کند. ملاقات باید نسبتاً کوتاه باشد؛ هر چند در پاسخ به هر شکایت جسمی تازه معاینه نسبی جسمی لازم است، از روشهای آزمایشگاهی و تشخیصی بیشتر حتیالامکان باید پرهیز شود. وقتی اختلال جسمانی کردن تشخیص داده شد، پزشک معالج باید به شکایات جسمی بیمار به دیده ابزار هیجانات نگاه کند تا شکایات طبی، معهذا، بیماران مبتلا به اختلال جسمانی کردن هم میتوانند بیماریهای جسمی جدی داشته باشند؛ لذا پزشک باید برای جدی گرفتن علامت و وسعت تفتیش آن از قضاوت خود استفاده کند یک روش معقول درازمدت برای یک پزشک عمومی که بیمار مبتلا به اختلال جسمانی کردن را معالجه میکند بالا بردن سطح آگاهی بیمار نسبت به احتمال تأثیر عوامل روانشناختی در بروز علائم است تا زمانی که بیمار میل به دیدن یک متخصص بهداشت روانی، به طور منظم، پیدا کند ( رضاعی، ۱۳۹۱: ۲۲۲).
[۱] - somatoform
[۲] - somatoform disorders
[۳] - somatization disorder